ط

طیف گسترده اخبار و آفتی که تب تحلیل به جان جامعه می اندازد

 اتفاقات گوناگون در زندگی،  انسان را به تجزیه و تحلیل وا می دارد. هر کس متناسب با میزان دغدغه مندی اش به تحلیل شرایط می پردازد. سبک و سنگین کردن شرایط و بررسی داده ها انسان را به قضاوت نزدیک می‌کند،  اما قطعاً قضاوت‌هایی که منبع تغذیه ی آن اطلاعات ناقص و نادرست است نمی‌توانند راهگشا باشند.

تب اتفاقات در کشور ما آنی و لحظه ایست. نمونه های مختلفی از آن را شاهد بودیم که کمتر از دو روز ساعت موجی به راه می افتد و قلم ها و قدم ها را به واکنش وا می دارد. انگار هر اتفاقی وسوسه  نوشتن را به جان نویسنده‌ها می‌اندازد با وجودی که حتی چیزی برای نوشتن ندارند درست مثل زمانی که وسوسه پرواز به جان پنگوئن می افتد.

اگر چه اظهار نظر دلسوزانه در رابطه با شرایط اجتماعی، نوعی احساس مسئولیت محسوب می شود اما تعجیل در تحلیل، آفت این حس مسئولیت پذیریست و همین امر باعث می‌شود که فرد در ابتدا نظری در رابطه با جریانی ارائه دهد و بعد از روشن شدن زوایای موضوع مجبور شود کلام خود را با دلایل واهی توجیه نماید و از موضع خود انصراف دهد.

تب تحلیل در جامعه چه بسا تخریب کننده تر از تب اتفاقات است. انگار این اتفاقات اثر بدی روی گویش و نگارش انسان می‌گذارد و انسان را تنها به حرف وا می دارد فارغ از درستی یا نادرستی کلام.

تشریح موضوعات بدون پشتوانه قوی علمی تنها به گمانه‌ زنی‌هایی ختم می‌شود که فقط مسئولیت فقهی و اخلاقی انسان را زیادتر می کند و برداشت های گوناگون و انتشار آنها با این شرایط، نه اجر دنیایی و نه ثواب عقبایی دارد.

به نظر می‌رسد رویکرد افراد نسبت به اتفاقات همسو با تمایلات عقیدتی آن هاست؛ گویا هر کس قضایا را هر آن گونه که می‌خواهد، برداشت می‌کند و این رویکرد سم مهلکی است برای یک اجتماع، چرا که این تحلیل ها بعد از روشن شدن حقیقت موضوع منجر به بی اعتمادی و سرخوردگی مردم جامعه شده و مردم نسبت به نظرات صاحبنظران بی اعتنا می شوند.

ربط دادن قضایای نامربوط به یکدیگر و یا جدا کردن خط و ربط آن چه به هم متصل است از عوارض تحلیل های زودهنگام است. تعجیل در تحلیل گاهی با هدف مصادره به مطلوب انجام می‌شود تا طیف های گوناگون ازشرایط پیش آمده به نفع فواید ی و اجتماعی خویش بهره ببرند.

علاوه بر این بستر شایعه پراکنی،  پرداختن به حواشی و انصراف از اصل قضیه را فراهم نموده و شکاف و بحران را در جامعه تشدید می کند .

حروف از اول بسم الله تا تای تمت (تمام شد) ابزاری است در دست انسان.چه زمانی که این حروف،  کلماتی باشند و بر زبان جاری شوند و چه آن هنگام که به شکل واژه بر روی کاغذ ها و صفحه ها بیایند، اما ممکن است همین حروف ابزار کار شیطان قرار گیرند.

این که تحلیلگران سریع و بدون هیچ وقفه‌ای به تحلیل بپردازند و بدانند کلام خود را چگونه شروع کنند، چگونه ختم کنند و مطلب را به چه شکل بپرورانند که به هیچ جا بر نخورد وماً به معنی درستی تحلیل آن ها نیست بلکه از لوازم مهم تحلیل، صبر و فرصت دادن به خود، جامعه و اتفاقات است تا در سایه گذشت زمان ابعاد گوناگون مسئله روشن تر شود.

                                                                                   زهرا ابراهیمی

                  لینک  مطلب در  صاحب نیوز


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حرف اضافه تزکیه فیزیوتراپیست خانم حسن پور باغ، باغچه، زمین و ویلا در شهریار صبرم سر اومد ایران گردی مقایسه گوشی های اندروید عشقي که دست خودم نبود... Medical Tourism in IRAN دیوار یادگاری های یک عاشقانه