ی

بلایی که بر سر حقیقت زیباشناختی جامعه جوان آمده است

نوع فهم و برداشت انسان از زیبایی می تواند بینش زیبایی شناسی او را رقم بزند. هر مکتبی متناسب با نگرشی که نسبت به خدا، انسان، جهان و جامعه دارد زیبایی را به شیوه خود تفسیر می کند.
در نگاه اسلام زیبایی ها چه محسوس باشند و چه معقول، مادی باشند یا معنوی، از جمله نیازهای فطری انسان محسوب شده و نیازمند پاسخگویی اند.
اگرچه گرایش به زیبایی ها،  فطری است و فصل مشترک انسان در این موضوع فطرت اوست، اما در عین حال جهت بخشی به مصادیق زیبایی از جمله اموری است که باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که انسان ها درک واحدی از زیبایی ندارند.
طبیعت و آنچه در آن است نیاز زیباگرایی انسان را تامین می کند اما در نگاه اسلام این نیاز فقط به زیبایی های محسوس ختم نمی شود و اسلام نیازمندی روح به دریافت زیبایی های معنوی را نیز مدنظر قرار می دهد. همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید: وَلَٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ(خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشید).

در این آیه ایمان، از جمله زینت های معنوی معرفی شده است؛ اگر بخواهیم از دریچه دین اسلام به این موضوع بنگریم، ناگزیر باید بپذیریم که هرآنچه در متن خلقت موجود است، بهره ای از زیبایی دارد چرا که از ناحیه‌ی خدای زیبا آفرین خلق شده است.
در آیه ای دیگر چنین می خوانیم: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلَقَه(او کسی است که هر چیزی را آفریده به نیکوترین وجه آفریده است)
فهم انسان از زیبایی دارای مراتب است و هرکس متناسب با ویژگیهای روحی و پتانسیل درونی خود زیبایی را درک می کند. روح انسان در هر مرتبه و جایگاهی که باشد مجذوب زیبایی موجود در همان مرتبه می‌شود و تا هنگامی که مرتبه روح پایبن است قادر نخواهد بود زیبایی موجود در مرتبه بالا را درک کند‌.
از نگاه دین، زیبایی هایی که انسان را از مرتبه ی پایین تر به درجات بالاتر روحی برساند ارزشمند است و چنانچه امری را زیبا تصور کنیم اما موجبات تنزل روحی ما را فراهم آورد، زیبا و ارزشمند محسوب نمی شود حتی اگر تمام فاکتورهای ظاهری زیبایی را داشته باشد.
زیباییِ ارزشمند، انسان را از ابتذال، غفلت، سهل انگاری، پوچی و رذالت دور می سازد و احساس مسئولیت انسان را در برابر جهان بالا می برد.
انحراف در زیبایی شناسی موقعی اتفاق می افتد که امری اعم از شخص و شعر و نوشته و موسیقی و هرآنچه هنر نامیده می شود، انسان را از انسانیتش دور نموده و او را به ورطه سقوط از ارزش‌های انسانی کشاند.
اسلام با هنر و زیبایی مخالف نیست اما اینکه عده ای بخواهند بر هر ابتذالی نام هنر بگذارند و زیبایی امور نازیبا را فریاد بزنند قابل پذیرش نیست. به نام شعر و موسیقی و فیلم و تاتر، جوان‌های پاک و معصوم این سرزمین را به بند کشیدن و تهی ساختن وجودشان از معنویت و اخلاق،  گناهیست نابخشودنی که آرامش آدم‌های اهل انصاف را بهم می ریزد.
چه بلایی بر سر جوان ایرانی آمده که فحاشی در لابلای خوانندگی اش ارزش محسوب می شود و درخواست کامنت برای تکرار این زشتی‌ها برای او مایه ی افتخار است؟!
و بدتر از آن چه بلایی بر سر حقیقت زیباشناختی جامعه ما آمده، که جوان ما برای شنیدن سبک ترین و سخیف ترین ادبیات، میل و رغبتش را با رساندن کامنت های یک خواننده به بیش از هفده میلیون کامنت، نشان می دهد؟!
به نظر می رسد در جامعه امروز حس زیباشناختی و قدرت تشخیص زیبایی در بین مردم تحلیل رفته است و جوانان ما توانایی تشخیص امور زیبا از زشت را ندارند، چرا که نه در آموزش و پرورش تعالیم زیباشناسی را دریافته اند و نه از طریق خانواده به این نیاز پاسخ مناسب داده شده است.
آیا وقت آن نرسیده که به این ویژگی روحی انسان همچون سایر نیازهای جسمی توجه شود؟؟؟

 

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری شبستان

 


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : زیبایی ,انسان ,مرتبه ,اسلام ,روحی ,بلایی ,حقیقت زیباشناختی ,زیبایی موجود ,نگاه اسلام ,جامعه جوان ,زیباشناختی جامعه ,حقیقت زیباشناختی جامعه
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Journey to truth سيري در حقايق آموزش های الکترونیکی میلاد نادری خوشه های سرد غربت (دکتر فریبرز گراوند) مجله اینترنتی دروازبانی مجموعه گرافیکی آرت اند دیزاین Donnie درمان و دارو مع‌بــر