ش

شترمرغ نباش

امروزه وقتی از زندگی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان اسوه و الگو در سلوک و سبک زندگی خویش می گوییم؛ وقتی درباره تمسک به سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السلام) در تعیین خط مشی زندگی، سخن به میان می آوریم، با واکنشی روشنفکرمآبانه مواجه می شویم با این مضمون که، بین زمان زندگی ما با 1400 سال پیش تفاوت های اساسی وجود دارد.

زندگی ما از لحاظ تکنولوژی، اجتماعی و حتی جغرافیایی با آن زمان بسیار متفاوت است؛ بنابراین پیروی از این بزرگواران هرچند که در زمانه ی خود افراد برگزیده ای بوده اند و از لحاظ فردی و اجتماعی و مادی و معنوی، در حد اعلای انسانیت قرار داشته اند؛ اما مناسب برای زمانه ی ما نیست.

ما می توانیم آنان را دوست داشته باشیم و مورد احترام قرار دهیم. حتی در مراسم عزا و شادی آن ها شرکت کرده و برای آخرت خودمان توشه تهیه کنیم؛ اما پیروی از منش و سیره آن ها علی الخصوص در زندگی اجتماعی در دوران مدرن و پست مدرن معقول نیست.

حال باید پرسید؛ آیا تمسک به سلوک غربیان حتی با وجود هم زمانی با زندگی ما ایرانیان امری معقول است؟ آیا هرآنچه برچسب قدیمی بودن دارد وما محکوم به فناست؟ و هرآنچه با ویژگی تجدد خودنمایی می کند بدون هیچ قید و بندی مورد ستایش است؟ اصلا جدای از معقول بودن، آیا الگوبرداری از سبک و سیاق زندگی غربی امکان وقوعی دارد؟

اگر خوب دقت کنیم همزمانی دلیلی بر همزبانی، هم اندیشی و یکسان بودن نیازها نیست. اگر زمانه ی ما با دوران زندگی معصومین(علیه السلام) تفاوت هایی دارد، از دیگر سو اختلاف در جغرافیا و فرهنگ و در نتیجه نیازها و آمال و آرزوهای ما با دیگر جوامع نیز امری نیست که قابل چشم پوشی باشد.

حال باید دید راه صحیح چیست؟ یعنی آیا برای اتخاذ منش صحیح در زندگی راهی برای الگوگیری از افراد موفق چه در زمان گذشته و چه در زمان حال وجود ندارد؟

آیا تفاوت های مکانی و زمانی و اقلیمی مانعی بر استفاده از تجارب موفق دیگران است؟

آیا قرآن کریم که می فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ/ قطعا برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیت» به این امور توجهی نداشته است؟

این سؤالات حتی ذهن افراد متدین را نیزدچار بحران نموده است. از طرفی به دین، معصومین (ع)،   قرآن و اهل بیت (ع) علاقمندند ولی در عین حال حس می کنند نمی‌توانند و نمی‌شود به سبک زندگی آن‌ها زندگی کرد. از آن طرف تبعیت از سبک زندگی غربی را عامل دوری از اهل البیت علیهم السلام می دانند.

این امر باعث شده که زندگی ما شبیه شتر مرغ شود که نه همچون سایر پرندگان پرواز می کند و نه چهارپایی است که بتوان بر پشت آن سوار شد. به همین دلیل مفهوم سعادت در جامعه ی ما مفقود گشته است.

در پاسخ باید ابتدا معنای سبک زندگی را مشخص کنیم. سبک زندگی در چند بُعد می تواند مورد توجه قرارگیرد. اولاً در نگرش ما به زندگی و عالم هستی (یعنی افکار و عقاید)، ثانیاً در احساس ما نسبت به زندگی یعنی کمیت و کیفیت حب و بغض های ما و ثالثاً در بعد برنامه‌ها و روش‌ها و رفتارهای ما.

مسلما معنایی که پروردگار در آیه ی شریفه مد نظر دارد و انسان ها را به اسوه قرار دادن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) امر می فرماید، معنای قالبی سبک زندگی نیست، چرا که اهل بیت در بحث قالب زندگی امر فرموده اند که فرزند زمان خود باشیم. (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۴۴۷)

آن چه باید در منش ما مورد تمسک به حضرات معصومین قرار گیرد، نگاه، جهان بینی، دیدگاه‌ و افکار ما نسبت به عالم هستی و موضوعات زندگیست که باید بر مبنای تفکر محمدی(صلی الله علیه و آله وسلم) یعنی همان تفکر توحید محور باشد نه تفکرالحادی، اومانیستی و نه حتی التقاطی و غربگرایانه.

اینجاست که اقتصاد توحیدی، ت توحیدی، تربیت توحیدی و. و. معنا پیدا می کند.

در این صورت آن چه اصل و روح و غایت حیات ما را تشکیل می دهد یک حقیقت واحد است و آن چه طبق شرایط زمانی و مکانی متحول می شود فروعاتی است که در سعادت ما نقش تعیین کننده و سرنوشت ساز ندارد. البته فراموش نکنیم که در سبک زندگی توحیدی برای فروعات نیز ضوابطی مدنظر قرار گرفته و خط قرمزهایی مشخص شده است تا در سایه ی این مرزبندی زیست اخلاقی در متن سبک زندگی ساری و جاری گردد.

 

آزاده ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Michelle digital marketing تصنیف باران هفته نامه استانی کهن دیار مراغه فرهنگی،اجتماعی دانلود آهنگ جدید تولید انواع توری مش و توری پرسی، میلگرد 10، رابیتس، توری حصاری، نبشی، مفتول Russell شرکت بازرگانی بارمان پایلوت سقف چوبی